بجز تو،

من به که باید 

بجز‌ تو،

نباید بیاندیشم به کسی دیگر

بجز تو

و روزهایی که در گستردگی عشقت

زیر آفتاب می درخشید 

تن های مان

و نگاه تو

حجم تبدار رازی بزرگ بود:

«چه زود می گذرد زمان با هم بودن ها.»


مگر می شود؟

بجز به تو اندیشیدن، روا نیست

تو،

حد بی نهایت یک پهنه عظیم آرامش

بی تو،

من غمگین ترین مرد شرقی 

ساکتم، سرد

سایه ای در میان شبی تاریک

بی تو

تا ابد غمگین بودن روا باشد مرا:

دل من 

تا به ابد،

آرامش باغ های بهاری نگاهت را به یاد دارد!

مگر می شود؟

بجز به تو اندیشیدن، روا نیست مرا.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

میثاق رایانه گروه تلگرام کاشت مو | هزينه کاشت مو امید محمدی فروشگاه رها | کواد کوپتر، گیمبال، فلایت کنترلر، موتور، باتری اسفندونه,پیشینه تحقیق,دانلود پرسشنامه,پاورپوینت درسی خادمان شهدا شهیدان زنده اند... یادداشت های برنامه نویسی