کنار یک خلوت عاشقانه
دستهایم را گرفتی و عشق آغاز شد!

من نمی‌دانستم که عشق از دستهای تو می ریزد به چشمان من!
و اینگونه،
مرا سبز کردی در بهاران آغوشت!

عشق داشتن تو
مثل رویای زندگی در سرزمین شعر
عشق داشتن تو
مثل بزرگ‌ شدن تدریجی سرو کنار جوی عاشقی
عشق داشتن تو
مثل خوابی که بیدار شدنش آغاز مرگ‌ است!

سحر،
در‌گوشم چلچله ای شعری از تو خواند،
می خواهم بهاران را لمس کنم
می خواهم،
میان هزاران بوته بنفشه
تا می وزد باد میان گیسوانت
می خواهم بکارم دستهایم را برای همیشه در آغوشت
 


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

برنامه نویسی و الکترونیک خدمات فنی سهیلی من یه ایرانی هستم با کلی افتخار اینجا ブルースピリット [burū supiritto] Michelle نمایندگی پکیج ایران رادیاتور در شیراز-فلاح زاده استخدام و کاریابی Diana