#برای_معصومه


معصومه ام،

در این خشک سال پر از ابرهای بی باران

مرا چه غم؟

معصومه،

انگار همه جا سبز است

در این سرمای دی

مرا با فکر تو بهاران است

معصومه

«چشم هایت ترنم باران است»

خانه من دور

تو دور 

همه امید اما وصال

همه نگاهم به پشت بام نگاه تو

آری

آری

تو در آسمانی 

من در زمین

کی رسم به سامان

«مرا خانه در کنج خیابان است!»


معصومه،

رسم نباشد گذر از مهربانی

مرا به تب چشم هایت گیر

کشته خواهم شد در زمین گونه هایت

«شک نکن، بهشت بی تو، انگار بیابانست!»


معصومه 

زمین گیرم کرد زمینه چشم هایت!

مرگ 

روزی نامه خواهد نوشت برایم

میخواهم در زمین آغوشت بمیرم

اگرچه

«زندگی و مرگ یک کبوتر در آسمان است!»


#حجت_فرهنگدوست

آخرین بامداد دی ماه۹۵


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Davina انجمن رمان ایران کسب و کار های اینترنتی خرید تشک و کالای خواب Wendy مجله سرگرمی و خبری گلینوش فروشگاه اینترنتی آموزش نگهداری و درمان سهره ادبي دانلود آهنگ جدید - آوا موزیک